چگونه پیامبرتان را که معجزهای ندارد، پیامبر می شمارید؟
عدهای از مخالفان اسلام به منظور پایین آوردن مقام و منزلت پیامبر عزیزمان، ادعا کردهاند که پیامبر اسلام معجزهای جز قرآن نداشت و تنها به وسیله آن مردم را به سوی خود میخواند. برخی از آنها پا را فراتر نهاده و بر همین اساس از ریشه، پیامبری حضرت محمد صلّی الله علیه و آله را زیر سوال بردهاند.
فندر، کشیش معروف آلمانی میگوید:
از شرایط نبوت، ظهور معجزه است که محمد دارای آن نبوده است. زیرا در قرآن به صراحت آمده است:
«وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآیاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذیرٌ مُبینٌ.» 1
و گفتند: چرا بر او از طرف پروردگارش معجزاتی نازل نمیشود؟ بگو: معجزات تنها نزد خداست (و به فرمان او نازل میشود نه به میل دیگران) و من فقط هشدار دهندهای آشکار هستم.
وی به آیات 93 سوره اسراء و 109 سوره انعام نیز استناد کرده است. 2
«مسیو ژرژ دوروی» نیز در کتاب خود عکسی از آن حضرت کشیده که قرآنی در دست دارد و در حال ورق زدن آن است. او در زیر آن عکس، نوشته است: «چون از این بزرگوار معجزه میخواستند در پاسخ به آنان میگفت: اختیار معجزه در دست من نیست و این نعمت به من عنایت نشده است.» 3
پاسخ ها:
در برابر این ادعای بی ریشه، پاسخهای فراوانی وجود دارد، که ما به برخی از آنها اشاره میکنیم:
پاسخ اول:
پیامبر اکرم، بنابر شواهد قطعی و متواتر تاریخی، به جز قرآن معجزات فراوانی داشته است که برخی تعداد آن را افزون بر چهار هزار معجزه دانستهاند .4 معجزاتی نظیر شق القمر، آگاهی از درون دیگران، شفای بیماران که بیان یک یک آنها سخن را به درازا خواهد کشاند.
گروهی از این معجزات، مربوط به پیشگوییهای پیامبر است که در قرآن نیز به برخی از آنها اشاره شده است. حتی اگر فرض کنیم که قرآن به تنهایی معجزه به حساب نمیآید، پیش گویی های قرآن که از زبان پیامبر به مردم ارائه شده، معجزهای محکم و استوار خواهد بود که جای هیچ تردیدی را باقی نمیگذارد. نمونه بارز این پیش گویی ها پیروزی امپراطوی بزرگ روم بر حکومت پر قدرت و پهناور ایران است.
در دوران خسروپرویز، جنگی طولانی میان ایرانیان و رومیان در گرفت که 24 سال ادامه یافت. در حدود سال 616میلادی ایرانیان به روم شرقی حمله کردند و آنها را شکست دادند. دولت روم شرقی که گرفتار شکست سختی شده بود تا آستانه انقراض پیش رفت و دولت ایران تمام متصرفات آسیایی او را به همراه مصر تسخیر کرد.
این پیروزی چنان اقتداری به حکومت خسروپرویز بخشید و چنان ضعفی را بر دولت رومیان حاکم کرد که حتی خیال دگرگونی این وضعیت در ذهن احدی نمیگنجید. اما در همین شرایط قرآن میگوید:
غُلِبَتِ الرُّومُ. فی أَدْنَی الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ. فی بِضْعِ سِنین ... 5
رومیان مغلوبِ (ایرانیان) شدند. (این شکست) در نزدیکترین سرزمین (رخ داد) ولی آنان بعد از مغلوب شدن، در آینده نزدیکی پیروز خواهند شد. (این پیروزی) در چند سال (آینده خواهد بود) ...
رومیان در سال 622 میلادی به ایران حمله کردند و پس از شکست های پی در پی که به لشکر خسروپرویز وارد ساختند، در سال 628، پیروز نهایی میدان شدند. یعنی درست 12 سال پس از شکست سنگینی که از ایرانیان خورده بودند. شکست رومیان در حدود سال هفتم بعثت و پیروزی آنان در حدود سال ششم یا هفتم هجری بوده است.
اکنون این سؤال مطرح است که آیا یک انسان با علم عادی میتواند این چنین قاطعانه از حادثهای به این مهمی خبر دهد؟ حتی اگر فرض کنیم که این جریان از نظر سیاسی قابل پیش بینی باشد که نبود، باید با احتیاط و احتمال بیان میشد. اما این آیات چنان با صراحت و قاطعیت است که اگر خلاف آن پیش میآمد، بهترین سند برای نبوت پیامبر بود.
پاسخ دوم :
با مراجعه به آیات استناد شده توسط مخالفان در مییابیم که این آیات، مربوط به معجزات درخواستی و پیشنهادی است، نه معجزات اثباتی و ابتدایی. بسیاری از کافران با معجزات و قراین فراوانی که از پیامبر دیده بودند، میدانستند که او راست میگوید. اما با این حال ایمان نیاوردند و به دنبال یافتن حقیقت نبودند. آنها میخواستند از یک سو اعجاز قرآن را نادیده بگیرند و از سوی دیگر با بهانه جوییهای پی در پی، معجزه را به صورت بازیچهای بی ارزش در آورند. گویا در خواست معجزه یکی از سرگرمیهای آنان شده بود و هر کدامشان پیشنهادی مسخره آمیز را به پیامبر ارائه میدادند.
روشن است که پاسخ گویی به چنین درخواستهایی، عاقلانه نیست و همان معجزات گذشته برای آنها کافی میباشد.
پاسخ سوم :
کیفیت معجزه از کمیت آن پر اهمیتتر است. به نظر شما درست است که معجزه را مثل هندوانه، کیلویی و مثل تخم مرغ دانهای حساب کنیم؟
بر فرض که پیامبر اسلام تنها یک معجزه داشته باشد که مسلما این طور نبوده، اگر ارزش همین یک معجزه بالاتر از همه معجزات پیامبران گذشته باشد، آیا همین یک معجزه کافی نخواهد بود؟
آیا ارزش یک معجزه جاویدان با معجزههای فراوانی که محدود به یک زمان کوتاه هستند، قابل مقایسه است؟
مسلما معجزه بزرگی همچون قرآن که ماهیتا متفاوت با همه معجزات انبیاء گذشته است، برای اثبات پیامبری نبی اکرم، کافی است. معجزهای که پس از 1400 سال هر روز که از عمرش میگذرد، بر تازگی آن افزوده میشود و محتوای ناب آن پدیدارتر میگردد. معجزهای که نه دست تحریف به آن گشوده شده و نه کسی توانسته مثل آن را بیاورد.
پاسخ چهارم :
صاحبان همه ادیان الهی قبول دارند که معجزه کاری است خارق العاده که با «اذن خداوند» در اختیار پیامبران قرار میگیرد. بنابراین فرستادن معجزه با اراده و فرمان خداوند صورت میپذیرد و هیچ یک از پیامبران خدا، دخالتی در آن ندارند.
آیات مورد استناد مخالفان نیز در صدد بیان همین نکته است که معجزه تنها با اذن خداوند امکان پذیر است و پیامبر، بشری همچون دیگران است و تنها وظیفه پیام رسانی را بر عهده دارد. بنابراین اگر خداوند صلاح بداند اجازه معجزه را صادر میکند. اما اگر آن را به صلاح دین و مردم نداند، اجازه آن را به هیچ پیامبری نخواهد داد.
پاسخ پنجم :
پیامبران گذشته نیزهمیشه به معجزات پیشنهادی دیگران جامه عمل نپوشانده اند. برای نمونه یکی از درخواستهای قوم بنی اسرائیل از حضرت موسی این بود که خدا را به ما نشان بده. اما ببینیم خداوند در برابر چنین درخواستی چگونه عمل کرده است. قرآن میگوید:
اهل کتاب از تو میخواهند که کتاب و نوشتهای از آسمان به رایشان فرود آوری. آنها از موسی بزرگتر از آن را خواستند و گفتند: «خدا را آشکارا به ما نشان بده!» پس به سزای این ظلم و ستمشان صاعقه آنان را فراگرفت. 6
1- سوره عنکبوت, آیه 50.
2- میزان الحق, ص 227.
3- ر.ک : آیت الله سبحانی, منشور جاوید, ج 7, ص 208.
4- برای اطلاع بیشتر می توانید به کتاب مدینة المعاجز نوشته سید هاشم بحرانی مراجعه کنید.
5- سوره روم, آیه 1 تا 3.
6- سوره نساء, آیه 153.
اخذ: تبیان
کلمات کلیدی: